کد مطلب:216566
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:307
حدود فدک
مهدی عباسی (سومین خلیفه ی عباسی) برای سرپوش گذاشتن بر جنایات خود، روزی اعلام كرد: می خواهم مظالم عباد و حقوقی كه مردم بر گردن من دارند، به صاحبانشان بدهم.
امام كاظم (ع) این اعلام را شنید و نزد مهدی عباسی رفت و دید او در ظاهر به ادای حقوق مردم اشتغال دارد، به او فرمود:
ما بال مظلمتنا لا ترد.
:«چرا حقوق از دست رفته ی ما به ما باز نمی گردد؟».
مهدی گفت: حقوق شما چیست؟
امام فرمود: «فدك».
مهدی گفت: حدود فدك را مشخص كن تا به شما باز گردانم.
امام فرمود: حد اول آن كوه احد است، حد دوم آن عریش مصر است، حد سوم آن «سیف البحر» (حدود شام و سوریه) است و حد چهارمش «دومة الجندل» (بین شام و عراق) است.
مهدی گفت: آیا همه ی این ها از حدود فدك است؟
امام كاظم (ع) فرمود: آری.
مهدی آن چنان ناراحت شد كه آثار خشم در چهره اش پدیدار گشت، چرا كه پاسخ امام به او فهماند كه زمام حكومت همه ی دنیای اسلام باید در دست امامان باشد. مهدی برخاست و از آنجا رفت در حالی كه می گفت:«این حدود بسیار است، باید پیرامون آن بیندیشم». [1] .
[ صفحه 91]
روزی همین تقاضا را هارون از آن حضرت كرد و گفت: فدك را بگیر تا رسما آن را به تو واگذار كنم.
امام كاظم (ع) جواب مثبت نداد، هارون بسیار اصرار كرد، امام كاظم (ع) فرمود:«من فدك را نمی گیرم مگر با تمام حدودش».
هارون گفت: حدود آن چه اندازه است؟
امام فرمود: اگر آن را مشخص كنم، در اختیار من نخواهی گذاشت.
هارون گفت: به حق جدت قطعا آن را در اختیار تو می گذارم.
امام كاظم (ع) فرمود: حد اول آن، «عدن» (قسمتی از یمن) است، چهره هارون متغیر شد و گفت: اوه!!
سپس امام فرمود: حد دوم آن «سمرقند» است، رنگ هارون بیشتر تغییر كرد.
امام افزود: حد سوم آن، «آفریقا» است، هارون از این سخن به قدری ناراحت شد كه رنگش سیاه گشت و گفت: اوه!!
امام فرمود: حد چهارم آن، «سیف البحر» (نزدیك شهر حلب و سرزمین وسیع شمال حجاز) است.
هارون گفت:
فلم یبق لنا شیئ.
:«بنابراین چیزی برای ما باقی نمی ماند».
امام فرمود: «من كه تو را آگاه كردم كه اگر حدود فدك را مشخص كنم، آن را در اختیار من نخواهی گذاشت».
هارون در همین هنگام تصمیم كشتن آن حضرت را گرفت. [2] .
[ صفحه 92]
[1] بحار ج 48 ص 156- اصول كافي ج 1 ص 543.
[2] مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 321.